حضرت قاسم بن موسي الكاظم (ع)
يكي از اعضاي خاندان امام رضا عليه السلام، امامزاده قاسم - برادر امام رضا عليه السلام است كه به شوق ديدار برادر، پاي در ركاب كرده و به دنبال برادر به ايران آمد. ولي بعد از شهادت امام رضا عليه السلام، كه مأموران دستگاه بني عباس در جستجوي علويان رضوي، تجهيز مي شوند و جستجوهاي خانه به خانه شروع مي شود، حضرت قاسم عليه السلام، در كسوتي ناشناس، خود را به كوههاي قره داغ - واقع در ارسباران مي رساند. منطقه كوهستاني ارسباران در استان آذربايجان شرقي، به استناد وجود بقاع متبركه، يكي از پناهگاههاي سادات علوي بوده است. بدين ترتيب حضرت قاسم بن موسي كاظم عليه السلام روستا به روستا، طي مسير كرده و به روستاي اوتي كندي از روستاهاي تابعه شهرستان كليبر مي رسد و در خانه مردي به نام حاجي قره مهمان مي شود.
حاجي قره از شيعياني بود كه شيعه بودن خود را مخفي نگه مي داشت، اما از آنجايي كه مدام خبرهايي از مهاجرت سادات علوي مي شنيد، خود را هميشه براي پذيرايي از خاندان پيامبر آماده نگه مي داشت، و لذا براي اين كه بداند كدام يك از مهمانهايي كه به خانه او مي رسند از اهل بيت پيامبر (ص) مي باشند، اتاقي تميز و آماده، ولي قفل كرده، مهيا كرده بود كه مهمانانش را به آن اتاق راهنمايي مي كرد. وي نيت كرده بود كه هرگاه، مهمان او يك از امامزادگان باشد، قفل اتاق به قدرت امامت، به خودي خود باز خواهد شد!
لذا وقتي موقع تشريف فرمايي حضرت امامزاده قاسم بن موسي الكاظم عليه السلام قفل اتاق به خودي خود باز مي شود، «حاجي قره» با شادماني دست و صورت امامزاده را مي بوسد و با او عهد مي بندد كه تا پاي جان از امامزاده دفاع كند و هميشه در خدمتش بكوشد.
بعد از مدتي، مأموران
حكومتي، از حضور امامزاده، مطلع شده و جهت دستگيري ايشان، وارد روستا مي شوند، در
درگيري چند روزه اي كه بين امامزاده قاسم و خانواده حاجي قره از يك طرف و سربازان
حكومتي از طرف ديگر،انجام مي گيرد، امامزاده قاسم به شهادت مي رسد و «حاجي قره»
پيكر مطهر اورا به روستاي پيرلر - در 50 كيلومتري شهرستان كليبر - مي برد و در
بالای
تپه اي دفن مي كند.
بنا به وصيت «حاجي قره» او را نيز بعد از مرگش، در كنار آرامگاه امامزاده دفن مي كند كه اكنون قبر او در حياط آرامگاه قرار گرفته است
برای مشاهده ادامه ی متن به ادامه مطلب مراجعه کنید