حسين بن موسى الكاظم عليهما السلام از
جمله امام زادگانى است كه مورخّان او را از فرزندانِ بلافصل امام كاظم (ع) دانسته
اند و به گفته ايشان، از مقام بلندى برخوردار بوده است
از امام جواد (ع) سئوال شد، كدام يك از
عموهايتان نسبت به شما بهتررفتار كردند؟ فرمود: حسين. حضرت امام رضا (ع) فرمود: به
خدا سوگند، فرزندم جواد درست گفته است؛ زيرا حسين نسبت به او خوش رفتارترين افراد
بود
ازحالات و زندگى نامه امام زاده حسين در
كتابهاى انساب و تراجم موجود ذكر چندانى نشده و اطلاعاتى كافى در دست نيست، اما بر
پايه تحليلى كه از رونوشت نامه منسوب به امام ابوالحسن الرضا (ع) به عمل آمده،
تاريخ ولادتِ اين امام زاده ، اواخر قرن دوم يعنى حدود سال 178 هـ. ق بوده است.
نامه يادشده، متنى است كه حضرت امام رضا (ع) آن را در شأن برادرش حسين بن موسى به
والى طبس نوشته اند، و تاريخ نگارش آن و محاسبه سنِِّ حسين در هنگام مفقود شدن كه
در متن به آن اشاره شده و مدّت زمانى كه متوارى بوده و مخفيانه به سر برده است،
تاريخ ولادتِ او را روشن مى سازد. ظاهراً حسين از آخرين فرزندان موسى بن جعفر(ع) و
دوران كودكى و نوجوانى وى مصادف با ايام حكومتِ ننگين هارون الرشيد و تاخت و
تازهاى او بوده است
در آن زمان ( اواخر قرن دوم هجرى ) كه
فرزندان على (ع) و شيعيان، سخت تحت تعقيبِ عمّالِ عباسى بودند، حسين بن موسى ، با
آن كه نوجوانى بيش نبود، از ظلم و ستم خلفا امان نداشت، و همراهِ ديگر فرزندانِ
موسى بن جعفر (ع) مدّتها
متوارى بود و پنهان مى زيست
حضرت امام رضا (ع) ، همين كه اطلاع
يافتند حسين به جانب خراسان ( طبس ) آمده براى آگاه كردنِِ عامر بن زروامهر ( والى طبس ) كه مورد
اعتمادِ آن حضرت بود نامه اى به وى نوشتند، تا او را از ورودِ آن امام زاده آگاه
سازند كه مراقب باشد تا گزندى به وى نرسد
فرزندان امام موسی کاظم (ع) هر یک دارای فضایلی هستند و لیکن حضرت امامزاده حمزه (ع) دارای فضایلی ممتاز و جلالت قدر و عظمت شأن است . در این که او مردی عالم ، فاضل، متّقی ، محدّث و ثقه بوده ، کسی تردید ندارد و درباره تاریخ وفات ، یا شهادت و نیز خصوصیات دیگر زندگی آن بزرگوار ، به مطلب و مدرک معتبری برخورد نکرده ایم و میان علما و موّرخان در این مورد اختلاف فراوانی وجود دارد
برای مشاهده بقیه ی متن به ادامه مطلب مراجعه کنید
حضرت قاسم بن موسي الكاظم (ع)
يكي از اعضاي خاندان امام رضا عليه السلام، امامزاده قاسم - برادر امام رضا عليه السلام است كه به شوق ديدار برادر، پاي در ركاب كرده و به دنبال برادر به ايران آمد. ولي بعد از شهادت امام رضا عليه السلام، كه مأموران دستگاه بني عباس در جستجوي علويان رضوي، تجهيز مي شوند و جستجوهاي خانه به خانه شروع مي شود، حضرت قاسم عليه السلام، در كسوتي ناشناس، خود را به كوههاي قره داغ - واقع در ارسباران مي رساند. منطقه كوهستاني ارسباران در استان آذربايجان شرقي، به استناد وجود بقاع متبركه، يكي از پناهگاههاي سادات علوي بوده است. بدين ترتيب حضرت قاسم بن موسي كاظم عليه السلام روستا به روستا، طي مسير كرده و به روستاي اوتي كندي از روستاهاي تابعه شهرستان كليبر مي رسد و در خانه مردي به نام حاجي قره مهمان مي شود.
حاجي قره از شيعياني بود كه شيعه بودن خود را مخفي نگه مي داشت، اما از آنجايي كه مدام خبرهايي از مهاجرت سادات علوي مي شنيد، خود را هميشه براي پذيرايي از خاندان پيامبر آماده نگه مي داشت، و لذا براي اين كه بداند كدام يك از مهمانهايي كه به خانه او مي رسند از اهل بيت پيامبر (ص) مي باشند، اتاقي تميز و آماده، ولي قفل كرده، مهيا كرده بود كه مهمانانش را به آن اتاق راهنمايي مي كرد. وي نيت كرده بود كه هرگاه، مهمان او يك از امامزادگان باشد، قفل اتاق به قدرت امامت، به خودي خود باز خواهد شد!
لذا وقتي موقع تشريف فرمايي حضرت امامزاده قاسم بن موسي الكاظم عليه السلام قفل اتاق به خودي خود باز مي شود، «حاجي قره» با شادماني دست و صورت امامزاده را مي بوسد و با او عهد مي بندد كه تا پاي جان از امامزاده دفاع كند و هميشه در خدمتش بكوشد.
بعد از مدتي، مأموران
حكومتي، از حضور امامزاده، مطلع شده و جهت دستگيري ايشان، وارد روستا مي شوند، در
درگيري چند روزه اي كه بين امامزاده قاسم و خانواده حاجي قره از يك طرف و سربازان
حكومتي از طرف ديگر،انجام مي گيرد، امامزاده قاسم به شهادت مي رسد و «حاجي قره»
پيكر مطهر اورا به روستاي پيرلر - در 50 كيلومتري شهرستان كليبر - مي برد و در
بالای
تپه اي دفن مي كند.
بنا به وصيت «حاجي قره» او را نيز بعد از مرگش، در كنار آرامگاه امامزاده دفن مي كند كه اكنون قبر او در حياط آرامگاه قرار گرفته است
برای مشاهده ادامه ی متن به ادامه مطلب مراجعه کنیدبا سلام به بینندگان محترم: اين وبلاگ را تقدیم می کنیم به ساحت مقدس آقا امام رضا(ع)وتمامي ارادتمندان آن حضرت. باشد که مورد رضایت و قبول ایشان واقع گردد. و گوشه چشمی به این حقیران بنمایند.