سلام دوستان :به نورالهدی خوش آمدید.ممنونیم ازاین که به سایت خودتان سرزدیداگر مشکلی درسایت دیدید حتما درنظرات خودبیان کنید تا اصلاحش کنیم.باتشکر
سلام دوستان :به نورالهدی خوش آمدید.ممنونیم ازاین که به سایت خودتان سرزدیداگر مشکلی درسایت دیدید حتما درنظرات خودبیان کنید تا اصلاحش کنیم.باتشکر
این وبلاگ جهت شرکت درمسابقات رضوی کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان بشرویه می باشد
محمدجوادرضوانی(تصویر چپ)،امیرحسین پوررفعتی(تصویرراست)و
امیررضاغلامی پور(بدون تصویر)اعضاگروه وبلاگ نویسی
مربی راهنما:خانم طاهره کیانی(مربی ومسئول مرکز) بشرویه
جهت ورودکلیک کنید
السلام علیک ایها الامام الرئوف علی ابن موسی الرضا علیه السلام
دستت را می گذاری روی مرزی ترین نقطه وجودت یک حس گمشده آهسته شروع می کند
به جوانه زدن...
سلام می کنی چشمت مست تماشای گنبد طلا می شود...
بو می کشی تا ریه هایت پر شود از عطر حضور نگاه مهربان امام رضا
و احساس تازگی اندیشه های خسته ات را فرا می گیرد...
زیر لب زمزمه می کنی یا ضامن آهو یا غریب الغربا حواست به من هست؟
دلت را جا گذاشتی در حرم و گره اش زدی به ضریح امام رضا...
حرفهای دلم ...
مولای من! تو را امام غريب می نامند، می دانم بد ميزبانی بودند و در مهمان نوازی وفا نكردند.
مولای من! بعد از گذشت روزگار، حال تو ميزبان ما هستی؛ تو ميزبان گريهها و نيازها؛ غمها و دلتنگی های ما هستی.
تو كه غريبی را احساس كردهای! حال غريبهها به آستان كرم تو چشم دوختهاند و به دستان پر مهرت توسل كردهاند.
مولای من! می خواهم از زائرانی بگويم كه جاده به جاده و شهر به شهر گذشته اند تا نفسی مهمان شوند و از می عشق تو بنوشند.
مولای من! می خواهم از سنگ فرش آستان مقدّست بگويم كه سجده گاه قدوم مهمانانت شده است؛ از كبوتران عاشقی كه گرداگرد حرم پاک تو می چرخند و تو را طواف می كنند؛ از نسيم بگويم كه بيرق گنبدت را بوسه باران می كند و عطر دلربای تو و اشک تمنای زائرانت را به اوج افلاک می برد.
مولای من! می خواهم از آسمان بگويم كه هر روز نه، هر ساعت نه، هر لحظه و ثانيه از تو جان می گيرد و در پيشگاه شكوه تو جان می دهد.
ای آفتاب مهربانی! می خواهم از خورشيد بگويم كه هر طلوع با انوار خود به پنجره فولاد تو چنگ می زند و از ضريح تو نور می گيرد.
ای حجت خدا ! خوش به حال جاده كه از قدوم زائرانت بغض تنهايی خود را می شكند و خاک
پايشان را به سينه زخمآلود خود می زند كه عمری است از طواف تو جا مانده
است.
خوش به حال رواقها، درها و ديوارهايی كه از نفس مهمانانت پِر می
گيرند و به ضريح پاک تو می رسند. خوش به حال مناره ها وكاشی ها!
قد هزار تا آسمون كبوتراتو دوس دارم، وقتی ميام امام رضا سوقاتي گندم ميارم/ وقتی ميام به مشهدت داغ دلم تازه ميشه، دلم ميره كرببلا غصه بی اندازه ميشه/ تنگ ميشه تا دلم برات عكس حرم رو می گيرم، تو خيالم ميام پيشت كنار گنبد می شينم/ دنيا بدون مشهدت از خونمون كوچک تره، وا نميشه دلم آقا با صد هزارتا پنجره/ بس كه به مشهد اومدم جاده ها باهام رفيق شدن، چرا نمی رسم به تو ثانيه ها دقيق شدن/ دلم برای صحن تو نگاه بكن پر می زنه، اين دفعه كه من اومدم نگو كه وقت رفتنه/ اميد دارم كه من بيام دوباره پاكم بكنی، تو صحن اسماعيل طلا يه گوشه خاكم بكنی...
یکی از وظایف ما شیعیان مهمان نوازي است. مهمان نوازي از زمان امام رضا (ع)به ما رسيد است.امام رضا (ع)خود نيز مهمان نوازي را به جا مي آوردند.مثلا وقتي کسي وارد خانه ايشان ميشد حضرت بلند مي شدند. اگر مهمان از شهر ديگري بود چند قدم جلو تر مي آمدند و به استقبال ايشان مي رفتند
مهمان نوازي يعني چه:یکی از رسوم زیبای فرهنگ ما مهمانی دادن و میهمان شدن است در خیلی از کشورهای دنیا سردی ، رفتار خشک و بی روح و زندگی ماشینی را می توان به وضوح دید ولی در ایران در دورترین روستاها خونگرمی و مهمان نوازی مردمان زبانزد همگان است هانری المانی در رابطه با فرهنگ مهمان نوازی ایرانیان می نویسد : ایرانیان بر این باورند که اگر بر مهمان بیش از ارزش وی ارج ننهی گویی به او توهین کردهای . حس همدلی و انسان دوستی و مهرورزی از بارزترین ویژگی های این فرهنگ کهن است. مهمان نوازی در فرهنگ اسلام پذیرایی از مهمان باعث ایجاد انس و آشنایی بیشتر ، شرکت دادن دیگران در ثروت خود، احترام و بزرگداشت مردم و گذشت مالی است و اقوامی که بهره بیشتری از این سجیه اخلاقی دارند همواره به آن مباهات و افتخار می کنند مهماننوازی در فرهنگ فارسی به تلاش میزبان برای تامین راحت مهمان اطلاق میگردد.مهماننوازی از نظر لغوی به معنای ابراز لطف عملی، تفقد و پذیرایی از مهمان است.
ميگن يه روز معلولي روي ويلچر وارد حرم امام رضا ميشه يه سلام به حضرت ميده بعد ميره به سمت خادم امام رضا؛از خادم مي پرسه امام رضا کجايند! خادم هم فکر مي کنه که اون معلول داره شوخي ميکنه .خادم اشاره ميکنه ميگه که امام رضا کنار اون گل دسته اند .معلول تشکر ميکنه و بعد ميره کنار اون گل دسته معلول وقتي به کنار گل دسته رفت امام رضا رو ديد بعد امام رضا دستي به پاي اون معلول کشيدند و اون معلول تونست از روي ويلچر بلند بشه بعد اون معلول پيش خادم رفت و گفت:دستت درد نکنه جوون من امام رضا رو ديدم و ايشان من را از روي ويلچر بلند کردند و در اينجا بود که خادم فهميد امام رضا همه جا هستند.
دور سقا خانه مي گردد،دانه مي پاشد كنار حوض آب
چادرش بوي زيارت ميدهد،بوي شمع نذري عطر و گلاب
آسمان چشم او پر مي شود،باز از پرواز شاد كفتران
صحن را آهسته جارو مي كند،خادمي با دست هاي مهربان
مي نشيند در كنار خيس آب،مثل يك گل سايه ي فواره ها
چون نسيمي شاد مي خواند،آمدم مهماني تو يا رضا!
شاعر: مهري ماهوتي(نسيم)
سراسر مدت سی و پنج سال امامت امام موسی كاظم (ع) با حوادث و فراز و نشیبهای سیاسی آمیخته بود. بیشتر زندگانی ایشان در زندانهای هارون الرشید سپری شد. امام رضا (ع) در تمامی مدتی كه امام كاظم (ع) زندانی بودند دستیار و پشتوانه استوار پدر در حوادث سیاسی فرهنگی بودند. شریك غمها و رنجهای پدرشان بودند هرگز در برابر قدرتطلبان هوس باز، خودشان را تسلیم نكردند. ایشان راه پدر را ادامه دادند و مردم را به شدت از یاری رساندن و كمك به خلفای طاغوتی دور میكردند. چون امام كاظم (ع) بیشتر عمر شریفشان در زندانها سپری شد، امام رضا (ع) به عنوان فرزند ارشد مسئول نگهداری خانواده ایشان بودند، ایشان در این مدت طوری از خانوادهشان مراقبت كردند، كه اجازه ندادند كسی به آنها بیاحترامی كند، نهایت احترام را به آنها میگذاشتند و خطرات دشمنان را از آنان دور میكردند
علاقه حضرت به خانوادهشان در محبتی كه به امام جواد (ع) داشتند نیز قابل ملاحظه است. قبل از تولد امام جواد (ع) فردی به امام رضا (ع) میگوید شما كودكان را دوست دارید پس از خداوند بخواهید كه پسری به شما عطا كند. حضرت فرمودند: خداوند پسری به من خواهد داد كه وارث من میشود هنگامی كه اباجعفر (ع)متولد شدند، حضرت در طول شب گهواره ایشان را حركت میدادند و با او بازی میكردند. امام فرزندشان را آن قدر دوست میداشتند كه شب را نمیخوابیدند و گهواره امام جواد (ع) را حركت میدادند. به ایشان عرض شد آیا مردم با پسرانشان چنین رفتار میكنند؟ حضرت فرمودند: این پسر مانند عامه مردم نیست به دنیا آمدن و رشد نمودن او مانند ولادت پدران پاكش است
رفتار امام با فرزندشان امام جواد (ع) آن قدر محبت آمیز و توام با احترام بود كه ایشان را به نام صدا نمیزدند بلكه بیشتر با كنیه مورد خطاب قرارش میدادند. به عنوان مثال میفرمودند: «ابوجعفر برای من نوشته است و من برای ابوجعفر نوشتم.» به این ترتیب میخواست ایشان را احترام و تمجید كنند
نمونه دیگر علاقه و وابستگی امام رضا (ع)به خانواده، محبتی بود كه به حضرت معصومه (ع) داشتند
امام ضمن حفظ آراستگى خود در خانه، بر آراسته بودن مرد در خانه تاكيد مى
نمود(1) و به آنان كه داراي امكانات هستند لازم مىشمرد تا خانواده خود را
در رفاه و آسايش قرار دهند(2) و مىفرمود
شايسته است كه مرد بر خانواده اش از جهت مالي توجه بيشتر نمايد تا آرزوي مرگ او را نكنند(3
ايشان بر فراخى منزل تاكيد مىكرد(4) و مىفرمود: زندگى دنيا و لذت آن در بزرگى منزل و دوستان زياد است.(5
حضرت رضا (ع) براى يكى از خدمتكاران خود منزلى خريد و فرمود چون
منزل شما تنگ است در آنجا ساكن شو! آن مرد گفت پدرم در اينجا زندگى مىكرد
فرمود اگر پدرت احمق بود تو هم بايد مانند او باشى!(6
امام بر خوش اخلاقى و نيك رفتارى با خانواده توصيه مىفرمود
«أَقْرَبُكُمْ مِنِّى مَجْلِساً يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَحْسَنُكُمْ خُلُقاً
وَ خَيْرُكُمْ لِأَهْلِهِ
در قيامت كسى به من نزديكتر است كه در دنيا خوش اخلاقتر و نسبت به خانوادهى خود نيكوكارتر باشد».(7
پي نوشت
1) بحارالانوار، ج73، ص 100
2) وسايل الشيعه، ج15، ص 249، چاپ اسلاميه
3) همان
4) مسند الإمام الرضا عليه السلام، ج2، 374
5) مسند الإمام الرضا عليه السلام، ج2، 374
6) بحارالانوار، ج 73، ص 153
7) وسائلالشيعة، ج12، ص153
تعداد صفحات : 4